Letter

سکوت خواب‌های زیادی دید و به یاد آورد     خم شانه کسی را در آسمان و تو پرنده‌ای شدی     با زخمی بزرگتر از سایه‌ات به یاد آورد      انگشت‌هایت را با آن رد کبود و بال‌های بریده کوچک در پاکتی و به یاد آورد چقدر ما خوب جنگیده‌ایم تا فراموشی مرگ را بغل کند سکوت مثل درخت […]

Snow

پشت صورتی که شکل تو را دارد اسم های قدیمی غیب می شود خون  عکس  مچاله دارد و  باد   پرنده‌ی مسی انگار بیابان مرا از روی ژاکتم پوشیده باشد برهنه نیستم گاهی کلمات در سرفه هایم و ماه کف آلود در لیوان   گم می شود این سفر همیشه دور زبانم چرخید و رگ هایم از […]

Happy Valentine

 هفت کوه شش دریا و دو آسمان تبانی کرده‌اند. دروغگویند کی به تو گفت دوستت دارم؟ توی گل‌های شیپوری زار می‌زنم از تو بیزارم   توی رودخانه‌هایت آهک می‌ریزم      روی ملافه‌ها مرکب شکل عفریت می‌کشم روی بالش      شاخ می‌گذارم روی عکس      از تو بترسند ماهی‌ها به دکمه‌هایم قفل می‌زنم      به نوک پستان‌هایم طلسم همه درخت‌های […]

But

پشت به یکدیگر ایستاده‌ایم به تماشای تاریکی و جرجر باران باران می‌ایستد فصلی دیگر می‌آید سر می‌چرخانیم تا بهار را تماشا کنیم اما یکدیگر را باز نمی‌شناسیم

The Yellow Stocking

آه این باران لعنتی چه می کند با این اواخر تیر گل های ابریشم     اقاقیای نر     خرزهره های هنوز نه خیلی محتضر و با این بید مجنون که اخیراً به بلوغ رسید     به سبز سیر با پنجره ها     بام ها با حرف هایی که کم تر به یاد می آیند گوشی را نگذار تا سرفۀ […]

This Craving and this Me

اين پروانه از كجا پيدا شد     چه طور اين طور كهربايی كی بر دستۀ فنجان نشست      چه وقت بر ركاب زيرپوش تو و من در كجای از لبخندت بی دست و پا شدم      درچه جای ازصدات ولو؟ اين قاصدك از كی آمد     و چرا اين قدر زنگاری تا اول ناف تو را طواف كند      بعد […]

It Arrives

درست وقتی انتظارش را نداری به سراغت می آید در پارک در کتابفروشی یا همین جا که حالا من ایستاده ام عشق به همین راحتی از پیراهنت بالا می آید و همچون شال گردنی زمستان را کوتاه می کند.

When I Rest My Head on Your Shoulder

سرم را  که روی شانه ات می گذارم با هیچکس اختلافی ندارم رادیو ترانه های خوب پخش می کند هوا خوب است و کسی که بی وقت در می زند مامور مالیات نیست.

This Smile Hasn’t Come from the Canary Islands

این لبخند از جزایر قناری نمی آید از چای ِ عصر آغاز می شود و بوسه ای نابهنگام که از روی صندلی می افتد و شکل میز را تغییر می دهد

I Sit on the Pier

حالا من اینجا نشسته ام در ساحل تو کنارم نشسته ای دست در گردنم انداخته ای و کفشهای واکس خورده ات آسمان را نشان می دهند آه ، آزادی! مرا زیر همین آفتاب داغ ببوس