نیمه ی رو به آسمان
باران می شویدش
آفتاب خشک اش می کند
در گوش اش نجوا دارد باد
شب در دامن می گیردش
و برایش لالایی می خواند؛
فقط آن نیمه ی سنگ
که رو به آسمان دارد.
Another deceptively simple poem by Ali Abdollahi that packs quite a punch. As always, translation exists in the details – about which we pondered for some time.
Sarah Maguire, Workshop Facilitator